دانشگاه ما جادو داره(قسمت چهارم:نفر اول و 666)

ساخت وبلاگ

سانی:خدای من اون دیگه چی بود؟ جولیوس: لباس تنش نبودددددد0ـــــــــــــــــــــــــــــــــ0فانورا چشم غره ای رفت و گفت:واقعا متاسفم منحرف انگل جامعه فاکسی از دهنش خون بیرون ریخت:گررررر...ق...قق...ر..بانی....ت..ت.لنگر.سیاهه.... ریحانه دست فاکسی رو گرفت و گفت:فاکسی؟اوه فاکسی عزیزم.چه بلایی سرت اومده..چشمت..اوهههه اگه بیدار بشی..نه اگه خوب بشی.اوهههه قول میدم هر کاری گفتی انجام بدم. جولیانا:(پوزخند) هر کاری؟ ریحانه:ا..ا...ره جولیانا:حتی(سانسور) ریحانه:چ..چییییی؟ن.ن..می..دونم..خوب...نمیدونمممم... جولیانا:پس امیدت رو نا امید میکنم چون فاکسی عزیزت میمره.بخواطر اینکه اون توی حالت عادی نیست ممکنه خطر ناک باشه... ریحانه:(شدت گرفتن گریه)چــــــــــــی؟نههه..نههه امکان نداره داری دروغ میگی ..فاکسی... من...فاکسی عزیزمن...فانورا..سانی؟دروغ میگه مگه نه؟ فانورا:متاسفانه نه.شاید واقعا مجبور باشیم... ریحانه(زجه زدن)نهههه...دروغـــــــــــــــه..نه کسی به فاکسی دست نمیزنه...من حاضرم باهاش بمیرم... همون موقع مکس فاکسی رو زیر بقلش زد و به جولیوس گفت:نجاتش میدیم.فانورا تو باهام بیا و یه داروی ارام بخش قوی بهش تزریق کن.جولیوس دنبال یه اتاق با تخت و وسایل خواب بگرد. خوب هم چکش کن.تا ارواح توش نباشه..یا حداقل روح های زنجیره ای مثل اون زن... سانی تو وسایل رو بیار...و تیلا..هی تیلا کجاست...؟؟ تیلا:مم.ن..ای...اینجام همه باهم:کجـــــــــــــــــــــا بودییییی؟؟؟ تیلا: مکس:لازم نیست بگب خودمون از اول تا اخرش رو فهمیدیم.تیلا تو  این ات و اشغال هارو جمع کن تا از بوی خون خفه نشدیم.سانی برو تا میتونی پودر درست کن و ذخیره کن.خب همه بریم جولیانا:هـــــــــــــــــــیـے پس من چی؟؟ مکس(پوزخند)تو برو به د دانشگاه ما جادو داره(قسمت چهارم:نفر اول و 666)...ادامه مطلب
ما را در سایت دانشگاه ما جادو داره(قسمت چهارم:نفر اول و 666) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : goolea بازدید : 29 تاريخ : شنبه 8 بهمن 1401 ساعت: 15:46

از زبون تیلا:  از خستگی پاهام جون نداشت.به سختی روی یه صندلی دانشگاه نشستم و نفسی عمیق کشیدم.چرا زندگیم اینقدر خسته کنندست؟مشکل مالی و کار نیمه وقت توی اون کافه ی لعنتی یه طرف،مامان الزایمری که حتی منم یادش نمیاد یه طرف.همون موقع زنگ ساعت۱۲به صدا در اومد من با هزار زحمت بلند شدم. داشتم پاهای بیجونم رو روی زمین میکشیدم که یکهو از یکی از جمع های بچه ها یه کلمه به گوشم رسید:مجانی!!!!!! با هزار زحمت ب دانشگاه ما جادو داره(قسمت چهارم:نفر اول و 666)...ادامه مطلب
ما را در سایت دانشگاه ما جادو داره(قسمت چهارم:نفر اول و 666) دنبال می کنید

برچسب : تلنگر, نویسنده : goolea بازدید : 108 تاريخ : سه شنبه 4 مهر 1396 ساعت: 6:40

همیشه...دلم میخواست دنیا رو از بالا نگاه کنم .همیشه...از بالای ساختمون ها.نگاه کردن به ادما از بالا باعث میشد احساس قدرت کنم.اره.اون قلمروی کوچک من بود.اما کسی همیشه بود که قلمرو رو ازت بگیره.. پنلوپه:هیی منم میخوام ببینم امروز من میبینم هرماینی:نهههه هرماینی بالا پنه لوپه پایین تو پایییننن پنه لوپه دانشگاه ما جادو داره(قسمت چهارم:نفر اول و 666)...ادامه مطلب
ما را در سایت دانشگاه ما جادو داره(قسمت چهارم:نفر اول و 666) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : goolea بازدید : 57 تاريخ : چهارشنبه 18 مرداد 1396 ساعت: 4:15

الی:هرماینییی...هرماینی عزیزم بیدار شو .امروز همون روز مخصوصهههرماینی:الی من پنلوپه ام بازم اسمامون رو اشتباه گفتی الی:اهه هرماینی داغ دلمک تازه نکن.خودت میدونی۱۲سال پیش پنه لوپه مرد اوه دختر عزیزم اگه زنده بود الان ساعت۸صبح بیدار بود .و داشت از ازمایش جدید شیمیش بهم میگفت. هرماینی زیرلب:اهههه دختر دانشگاه ما جادو داره(قسمت چهارم:نفر اول و 666)...ادامه مطلب
ما را در سایت دانشگاه ما جادو داره(قسمت چهارم:نفر اول و 666) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : goolea بازدید : 47 تاريخ : چهارشنبه 18 مرداد 1396 ساعت: 4:15

ـــــــــــــــ  دینگ دینگ دینــــــــــــــگ دانش اموزان سال اول رشته گرافیک ورود شمارا به کالج هارمونیا ممنتو موموری خوش امد میگوییم. لطفا به غرفه های مخصوص مراجعه کرده و شماره اتاق خود را دریافت کنید با تشکر.با پخش شدن این صدا از بلند گو های دانشگاه مامان برای هزارمین بار ایستاد ، دستمال گل دوزی دانشگاه ما جادو داره(قسمت چهارم:نفر اول و 666)...ادامه مطلب
ما را در سایت دانشگاه ما جادو داره(قسمت چهارم:نفر اول و 666) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : goolea بازدید : 88 تاريخ : چهارشنبه 4 مرداد 1396 ساعت: 23:54

                                     ساعت شش غروبروبی:ایوووول من بازم بردم.یوهووووووو اماندا:قبول نیست تو کلک زدی.حواسمو پرت کردی روبی:تو باید کارت بازیتو تقویت کنی به من چه!حالا 3دلار رد کن بیااد بدو. الیس:چی چی قضیه درباره پوله!منم موخام منم موخام.اصن چه بازیه؟ روبی:داریم کارت بازی میکنیمو تا الان دانشگاه ما جادو داره(قسمت چهارم:نفر اول و 666)...ادامه مطلب
ما را در سایت دانشگاه ما جادو داره(قسمت چهارم:نفر اول و 666) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : goolea بازدید : 71 تاريخ : چهارشنبه 4 مرداد 1396 ساعت: 23:54

ناشناس:شماها کی هستید؟روبی:ججججیغ ماها کی هستیییم؟ماجنییم؟شایدم ارواح خبیسه ایم ؟ خدایاا ما کی هستتیم؟چرا مسئولین رسیدگی نمیکنننننن؟ الیس:پپپپللیییز خفههه ناشناس:همونجا واستید بعد از چند لحظه یه دختر با موهای بلند قهوه ای با چشمهای درشت ترسناک ظاهرشد.پوست سبزه ای داشت و چشمهاش برق میزد. جولیانا:هی ت دانشگاه ما جادو داره(قسمت چهارم:نفر اول و 666)...ادامه مطلب
ما را در سایت دانشگاه ما جادو داره(قسمت چهارم:نفر اول و 666) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : goolea بازدید : 71 تاريخ : چهارشنبه 4 مرداد 1396 ساعت: 23:54

  کلاس تاریخ هنر شروع شده بود،اما الیس و اریکا حواسشون به همه چیز بود جز اقای  همفل.مرد جوون و خوش رویی بود.اون دبیر تاریخ هنر  الیس و  ویکتوریا بود،مردی که همیشه به پشتکارو تمرین تاکید داشت و میخواست هرجوری هست اونو توی مغز شاگرد هاش فرو کنه.اقای همفل: برای یه نقاشی خوب باید بتونی از تمام الگوهات ک دانشگاه ما جادو داره(قسمت چهارم:نفر اول و 666)...ادامه مطلب
ما را در سایت دانشگاه ما جادو داره(قسمت چهارم:نفر اول و 666) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : goolea بازدید : 67 تاريخ : چهارشنبه 4 مرداد 1396 ساعت: 23:54